یه سفر دوروزه رفتیم شمال کشور.خوب بود و به اندازه خودش انرژی مثبت داشت. اولین تجربه تله کابین های شهرهای شمالی رو داشتم. اولش جالب بود ولی برای منی که اکثرا بودن در طبیعت و بر فراز کوهها و قله ها بودنم منوط به ازسرگذروندن سختی ها ی فراوون بود این نوع خیلی به دلم ننشست!
اونجا بود که فهمیدم: راست می گن که اون چیزی که با سختی به دست میاریش لذتش یه چیز دیگه است..
بعد از دو هفته کوهنوردی و طبیعت گردی این نوع سفر ماشینی مزه داد. و حالا کلی دوباره دلم هوای کوهنودی رو کرده! همین تنوع دادن به برنامه ها تا الان باعث شده کوهنوردی و طبیعت گردی تبدیل به یه لذت تکراری و خسته کننده برام نشه.
البته داشتن یه همسر پایه و مهربون هم مزید برعلت است! من که جوابگو این همه مهرو محبت اش نیستم و نخواهم بود فقط همیشه از خدا می خوام که کمکش کنه به آرزوهاش برسه و همیشه مراقبش باشه...
سلام علیکم
وبلاگتون هم عالیه هم قشنگ
فقط لیلی نام تمام دختران زمین نیست دخترانی هستند که میشه بهشون لیلی گفت زهرا گفت ولی خیلیاشونم ...
سلام.ممنون
نظرتون محترم!
اتفاقی اینجا اومدین؟
آمین
مرسی گلم
بنده به شدت در این موارد تنبل تشریف دارم .
احتمالاً انتظار دارم از خونهمون تا بالای قله تله کابین بکشن که من برم کوه !
خدا حفظشون کنه براتون .
یک بار لذت کوه رفتن و رو قله ای ایستادن رو تجربه کنید افسوس عمری که رفت و تنبلی کردین گریبانگیرتون خواهد شد!