لیــــــلی

لیلی نام تمام دختران زمین است

لیــــــلی

لیلی نام تمام دختران زمین است

سفر به بیروت

هفته دوم عید به بیروت(لبنان) سفر کردیم.

تو این سفر فهمیدم برای مردم مون کاملا عادی شده که پروازی یکی دوساعت تاخیر داشته باشه!چون چه تو رفت و چه برگشت که دوساعت تاخیر داشتیم کسی اعتراضی نداشت و مسئولین محترم خوشحال باشند که این مورد هم برا مردم مون عادی شد مثل همیشه آستانه تحمل شون رو بالاتر بردن و کاملا صبورانه اجازه می دن ساعت ها از وقتشون تلف شه و آخرش ازشون عذرخواهی بشه و همه چی تموم...

مهم تر اینکه فهمیدم نه تنها تاخیر چندساعته پرواز کسی رو شاکی نکرد بلکه همه دعاگویان خودشون رو دست خدا می سپارن که فقط سالم به مقصد برسن حتی اگه بخاطر عدم هماهنگی و بی مسئولیتی و نبود اتوبوس در فرودگاه بین المللی امام خمینی زمان زیادی رو در هوای محبوس و گرم هواپیما در صف بچه بغل بایستند!!!

محل اقامتمون هتل پرتملیو بود که کنار دریای مدیترانه قرار داشت و دارای ساحل اختصاصی بود.البته کل شهر بیروت در سواحل مدیترانه قرار گرفته و از یک سمت به دریا و از یک سمت هم به کو های جنگلی محدود می شه.درست مثل رامسر .

هتل با اینکه 5ستاره بود ولی خدمات و امکاناتش در حد 5ستاره نبود ولی من دوسش داشتم و از نظر بهداشت که برام خیلی مهمه نمره خوبی بهش می دم.


سه روز اول برنامه هامون دست تور بود و تقریبا اکثر جاهای مهم و دیدنی بیروت رو دیدیم.هرکدوم رو با عکس هاش تو یه پست دیگه تعریف می کنم.

از نکات دیگه سفر همسفرامون بودن که رفته رفته روزهای آخر به یه خانواده بزرگ تبدیل شده بودیم.

از حاجی و دکتر گرفته تا خواهران کپل و بابای هیراد و عرشیاخان دی جی و آروین و اصفهونیه و سعیدو علی تورلیدرامون و نگین وعالیسا و صدالبته دوستای خوب و همیشه همراهمون آقای مهندس و خانوم حسابدار.


همه اینهایی که نام بردم کلی داستان پشت اسم هاشون نهفته است و هرکدومشون به نحوی سفرمون رو دل انگیزتر کردند.

همه سفر و گشت و گذارهاش یه طرف دریای زیبا مدیترانه یه طرف.دوست داشتم ساعت ها بهش خیره بشم و چشم ازش برندارم...

روزهای آخر بدجور سرماخوردم و کمی حالم گرفته شد  ولی نذاشتم بهم غلبه کنه و هرطور بود خودمو سرپا نگه داشتم.

خیلی از کنجکاوی هامم تو این سفر به نتیجه نشست که بعدا دربارش توضیح می دم.

این نکته رو یادم رفت که بگم بیروت شهر فوق العاده گرونیه و درسته پول ماهم ارزش کمی داره ولی گرونیه این شهر چیزی فراتر از این حرف هاست!

آب معدنی در سطح شهر 2دلار بود! بنده هم با اجازتون تو فرودگاه بیروت به دلیل تاخیر پرواز و حال بدم مجبور به خرید آب معدنی کوچکی به قیمت 24000 تومن شدم!!!!!!!!

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل



نظرات 7 + ارسال نظر
مهدی 15 فروردین 1392 ساعت 06:14 ب.ظ

عالی مخصوصا اون قسمت عرشیا خان

سحر 15 فروردین 1392 ساعت 06:57 ب.ظ

همیشه به گردش خانوم

ممنون سحرجان

اروندیها 16 فروردین 1392 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.arvandiha.blogfa.com

سفر سلامت دوست من

ممنونم.سال خوبی رو برات آرزو می کنم

ال 16 فروردین 1392 ساعت 04:45 ب.ظ http://blink-of-an-eye.blogfa.com

بیروت واقعا رویاییه. من خیلی سال پیش از طرف شرکت رفتم. زمستون بود و خیلی سرد. تابستوناش رو دوست دارم ببینم.
مخم سوت کشید از قیمت آب معدنی که گفتی... اون موقع که من رفتم همه چی خیلی مناسب به نظر میومد. شایدم من جوون بودم ;)

نه عزیزم شما با دلارزیر 1000 رفتی !!بهارش که بی نظیر بود.

سهیل 17 فروردین 1392 ساعت 05:54 ب.ظ

سلام
به گشت همیشه
الهی
ای شاا.. یه کیسه خواب توپ و جوراب پر هم خریدین!!

کلی تو فروشگاه های لوازم کوهنوردیشون گشتیم ولی قیمت ها اصلا به صرفه نبودن

ستاره 19 فروردین 1392 ساعت 08:34 ق.ظ http://derakhshesh3tare.blogfa.com

سلام... گفتی همکاریم و خواننده وبم بودی، اومدم بهت سلامی بدم و همکار بودن رو به دوست بودن هم اضافه کنم...
امیدوارم همیشه سفرهای خوبی بری و همیشه بهت خوش بگذره...

lممنون از محبتت ستاره جان.با اجازه لینک می کنم

علی 19 فروردین 1392 ساعت 04:29 ب.ظ

خوب بود؟

شما؟چی خوب بود؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد