لیــــــلی

لیلی نام تمام دختران زمین است

لیــــــلی

لیلی نام تمام دختران زمین است

حس پاییزی

اینکه پاییز برات حس شب نشینی های طولانی با آدم هایی که دوسشون داری واز هم صحبتی باهاشون لذت می بری رو تازه می کنه خیلی لذت بخشه.

حس عصرهایی که میز رو برای خوردن قهوه با کیک آماده می کنی وگپ زدنی که نمی فهمی ساعت چجوری گذشت.

صبح های پاییزی و لذت پیچیدن پتو دور خودت وکمی بیشتر خوابیدن..

اینکه تو پاییز دلت یه جور خاصی برای تئاتر دیدن اونم تو فضای تئاترشهر تنگ بشه به خصوص که با دوستانت باشی وبعدش خودتون رو به اون کافه ای که همیشه دوسش داری وکمی بالاتر از چهارراه ولیعصر دعوت کنید ومدت ها درباره تئاتری که دیدین صحبت کنین...

اینکه دلت برای روزهای پاییزی کوهها  و جنگل های نارنجی ودره های رنگ ورو پریده لک زده باشه...حتی دلت برای کوله بستن و برداشتن دستکش وکلاه وپلار وپانچو تنگ شده باشه...آره آره اصلا دلت برا یخ زدن تو کوه واز سرما لرزیدناش تنگ شده باشه...

اینکه این روزهای پاییزی تو رو یاد قله نازی بندازه که پاییز سال گذشته هوای روستا آفتابی بود و جنگل های بالادست روستا بارونی شد و نزدیک پناهگاه تا کمر تو برف بودی ....

واز  این حس ها بالاتر اینکه...

 برای هرکدوم از پیش بینی های اطرافیانت که نی نی ت پسره یا دختر کلی تو دلت قند  آب کنند وتو منتظر اون روز ثانیه هارو هم بشماری...



همه این حس ها برام دلچسبند...خیلی هاشون تازگی دارند  وچه بسا تکرارنشدنی اند.


نظرات 6 + ارسال نظر
ستاره 23 مهر 1392 ساعت 11:15 ق.ظ http://derakhshesh3tare.blogfa.com

چه حس‌های خوبی... حالا فک کن دوقلو باشه... یه دختر و یه پسر... وای چه حالی می‌ده... نه؟؟؟

نمی دونم چقدر حال می ده...تا الان که یه قلو بوده نی نی مون.مگه اینکه دومی پشتش قایم شده بوده

مریم 23 مهر 1392 ساعت 12:16 ب.ظ http://ourtravels.blogfa.com/

اینکه پاییز سال دیگه با یه دنیا لذت نینیتو بغل کنی و برگهای پاییزی رو نشونش بدی. اینکه کمکش کنی شجاعت پیدا کنه و به اونها دست بزنه و بعد با ملایمت برگها رو از دستش بگیری تا نخوره!
اینکه بچه به بغل به خیابون بری و از نگاه مشتاق آدمها به نینیت غرق لذت بشی.
و..
و اینکه دیگه نمیتونی تا مدتی تئاتر بری، گپ بزنی، تو مهمونی های دوستانه فارغ از زمان و مکان گرم گپ زدن و همصحبتی با عزیزانت بشی، نمیتونی به دلخواهت بخوابی و از خواب مست بشی، نمیتونی در سکوت و آرامش از ظهر پاییزیت لذت ببری..
اما..
چقددددددددرررررررررر تمام این نتونستن ها لذت بخشه. چقدر لذت بخشه وقتی چشمان مشتاق فرزندت به توست. وقتی آغوشتو می طلبه و وقتی میتونه ساعتها و ساعتها سرگرمت کنه و تو مدهوش لذتهاش، کشفهاش، تعجبهاش، ترسیدنهاش، کیف کردنهاش، خندیدنهاش، حرف زدنهاشی.......

می دونی...درلحظه زندگی کردن خیلیییی کمک حالمه همیشه.حس هر لحظه ای برای همون لحظه...اینجوری حسرت لحظه ای رو ندارم از اون طرف خیلی هم نمی زارم حس هام جلو جلو برن

ال 23 مهر 1392 ساعت 05:00 ب.ظ

چه نوشته پاییزی و زیبایی :)

ممنونم حاصل حس هام تو لحظه بود

سهیل 26 مهر 1392 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.parchenan.blogfa.com

سلام
امید آنکه حس خوب پا برجا بمانه
با این حساب برنامه های خط اراس نوردیمون یه ده سالی عقب می افته!!!
پایه تاتر خواستید هستم ها!!

سلام
ممنون
اگه منم ...اجازه این همه تعویق رو نمی دم
کامنتم رو دریافت نکردید مگه؟ قرار شد شماخبرم کنی ها

علی 6 آبان 1392 ساعت 03:09 ب.ظ

آی آی آی از یاد و خاطره قله ناز

آی آی آی از خستگی های خط الراس اونم با دوستان یکدل و

یکرنگ کوهنورد

نمیدونم واقعا لذتی بالاتر از باد سرد روی نوک قله تو فصل

پاییز وجود داره؟ انگار میخواد همه زنگار های وجودتو ریز به ریز بکنه و ببره .

آی آی آ ی . . . .

دقیقاااااااااااااا

مسافر 14 آبان 1392 ساعت 05:19 ب.ظ

بعضی ها حس هایشان را از روی احساس شما تقلب کرده اند.پاییز با تمام رنگارنگی اش بی ریا و با اصالت است.

"بعضی ها حس هایشان را از روی احساس شما تقلب کرده اند" یعنی چی؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد