سازِ او باران، سرودش بادجامه اش شولای عریانیستورجز،اینش جامه ای باید ...
تحمل کن که این طوفان ناهموار بنشیند
واین ابر سمج از شدت رگبار بنشیند...
برف دی هنوز نیامده
سرما بیداد می کند
درخت پیر باغچه
دیرزمانی است که خفته
وگنجشکان هنوز
برشاخه خشکیده
عاشقانه می گفتند
"دوستت دارم"
بی آنکه امسال
طعم گس خرمالو را چشیده باشند...
...
می گه: جدی جدی آقایون بدجور به غلط کردن افتادن ها...
می گم: شاید الان ظاهر قضیه این رو بگه(باوجودتمام انکارهای مسخره شون) که ت.ح.ر.ی.م ها فشار آورده و... ولی به نظرم کاری که باید می کردن وکردن! چندسال گذشته رو هم زمان لازم داشتن تا به اون چیزی که می خواستن برسن !... و وحس ام می گه خیالشون راحته و گذاشتن کنار برای روز مبادا و حالا ... کی بود کی بود من نبودم....
تو فکر فرو میره...
تو دلم می گم خدا کنه واقعا در این نقطه باشیم ومن خیال پردازی نکرده باشم. به خودم دلداری می دم که آره بابا س.ی.اس.ت کثیف تر از این حرف هاست...حتما حتما کاسه ای زیر نیم کاسه هست!
----این روزها تموم فکرم اینه که امام برای جنگ نرفته بود...وگرنه مثل پدر واجداد ودیگر اعراب مگر اسلوب وسنت های جنگ رو نمی دونست؟تصور خود خود امام در اون مخمصه درحالیکه همراهیانت خانواده و کلی زن وبچه است وحشتناکه...
----حال بد یعنی دیدن مردم فیلیپین در اون حال واحوال و تصور بلایی که یکباره تموم بودت را نابود می کند...