لیــــــلی

لیلی نام تمام دختران زمین است

لیــــــلی

لیلی نام تمام دختران زمین است

یه حبه قند

زیاد با تکرار شدن و تکرار کردن میونه ندارم.ولی استثناهایی هم وجود داره.مثل دوباره یا چندباره دیدن بعضی فیلم ها. 

یه حبه قند از این دست فیلم ها برام بود.از دیدنش خسته نمی شم.فیلمی که پر است از ناگفتنی ها.پراست از فراموش شده ها پر است از ازدست رفته ها 

تلنگری است بسیار دلچسب و روان.دردت می آید ولی دردت نمی آید! 

می خندی می گریی ولی چیز یاد می گیری... 

 

خیلی وقت ها برای دیدن حکمت اتفاقات اطرافمون باید کناری بنشینیم و از دور مثل یک فیلم تکه های پازل صحنه های زندگیمون  رو کنار هم قرار بدهیم تا بفهمیم که چی شد و برای چی اینجوری شد... 

 

توانمندی بازیگران این فیلم به همراه فیلم نامه زیباو روان و کارگردانی کاربلد همه و همه یه حبه قندرو دیدنی ترو جاودانه تر می کنند.بزرگ نمایی نمی کنم بدجور به دلم نشسته! 

 

 نوا  پایانی فیلم هم  کامل کننده همه این زیبایی ها ست. جایی که اشک هات دیگر تاب موندن ندارن و دست به دست جاذبه زمین می دن...  

 

لینک دانلود اینجا  + متن شعر  هم در ادامه مطلب 

 

 

بنشین تا به تو گویم زینب


غم دل با تو بگویم زینب

 
بعد من قافله سالار تویی، خواهر من

دختر حیدر کرار تویی، خواهر من

 

خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد

خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد، خواهر من

 

خواهرم! اکبر و عباس و علی اصغر من

هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد، خواهر من

 

جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا

سر به کف، جان به ره دین خدا خواهد شد، خواهر من

 

خواهرم! خون شهیدان به بیایان بلا

نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد، خواهر من

 

چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد

خواهرم! خوب نگر تا که چه ها خواهد شد، خواهر من

 

موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر

بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد، خواهر من

 

چون که خون شهدا چشم عدو را بندد

بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد، خواهر من

 

بعد من خواهر من باز نما قصه ما

چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد، خواهر من

 

چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی

خواهرم! صبر نما! ظلم فنا خواهد شد، خواهر من

 

اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند

ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد، خواهر من

 

گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند

شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد، خواهر من

 

لشگر خصم شما را به اسیری گیرند

شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد، خواهرمن

 

این زمان نوبت شمشیر زبان می اید

تیز و برّان چو خون شهدا خواهد شد، خواهر من
نظرات 4 + ارسال نظر
عباس 29 آبان 1391 ساعت 10:06 ق.ظ http://abas.blogsky.com

نویسندگی رو به حد کمال رسوندید واقعا کیف کردم با این قلمتون. به من هم سر بزنید

خانومی و آقایی 3 آذر 1391 ساعت 12:05 ق.ظ

سلام لیلی جون...

اروندیها 7 آذر 1391 ساعت 03:49 ب.ظ http://www.arvandiha.blogfa.com

اول ـ یه حبه قند را همان قدر که دوست دارم،دوست ندارمش!دلایلش باشد به حساب اینکه وسواسهای سینمایی من زیاد است...
دوم ـ مرثیه"خواهرمن..." بسیار بجا در فیلم مینشیند...البته این را بگذار کنار بازی اثر گذار هدایت هاشمی...
سوم ـ هفته پیش بایکی از دوستان درباره ساختار ایماژیک نوحه های جنوب بحث میکردیم...بارها حرف از این نوحه شد...

اول -در این برهوت فیلم خوب در سینمای ایران فیلم هایی مثل یه حبه قند و بوسیدن روی ماه و طلاومس و... باید تحویل گرفت!
دوم -واقعا بسیار بجا در فیلم می نشیند.
سوم- فعلا هرچه گشتم تعریف مشخصی از کلمه ایماژیک پیدا نکردم.

نشمیل 12 آذر 1391 ساعت 10:03 ب.ظ

خیلی عالی بود تو هم خوب نوشتی در موردش من هم از دیدن فیلم هم نوشته تو کلی لذت بردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد